شرف
یادتــــه گفتے بــــه شرافتم قســـــم تآ آخرش هستم.
شرافتت پیش مــــ ــــن گرو مونده
حآلا بآ عشـــــــقه جدیدت چیکار میکنـــے بـــــے شرف )))):-)
[ یادداشت ثابت - یکشنبه 92/10/16 ] [ 10:24 عصر ] [ تینا... ]
[ نظر
]
یادتــــه گفتے بــــه شرافتم قســـــم تآ آخرش هستم.
شرافتت پیش مــــ ــــن گرو مونده
حآلا بآ عشـــــــقه جدیدت چیکار میکنـــے بـــــے شرف )))):-)
هنوزم…
امــروز یا?مــ افتــا? ..دفتــر خاطراتـــے ?ـہ
خیلـــے وقتــ استــ
چیزــے?ر آ?? ننوشتـہ امــ
بــا خو?مــ میگویمــ:
” ف?رشــ را ب?ـ?? ی?ــ روزمیمیرــے او میمانـــ? و ایـ?? ?فتــر ”
?مــ میســوز? براے تــو…
?ــہ میش?نــے روزــے?ـہ مـ?? نیستمــ
تــو ایـ?? دفتــر را میخوانــے
خــر? میشوے وقتــے میفهمــے
دوستت دارم هایت را باور میکنم .... درست مثل امضای اخر نامه هایت که گفتی با خون است اما طمع اب انار میداد....
تنــها یک عاشق می فهمـد
تفـــاوتِ میــانِ
آغــوش نـرم و آغــوش اَمــنرا..!!!
نمی آید آنکه می خواهی....
و تمام می شوی ،
لعنت به همه آدمها
که هیچکـــدامشان " تــو " نمی شوند برایم !!
وشرام می شود ...
این دلتنگی
که دوستت دارم
بوسه ها
آغوش داغت
بوی عطرت
فراموش می شود ، خاطره هایی که گند می زند به زندگی
تکرار این عاشقانه ها
و اسمت که محال می شود
و اسمم که یادت می رود حتی چند حرف دارد !!
انقدر به مردم این زمانه بی اعتمادم که هرگاه از شادی به هوا می پرم میترسم زمین را از زیر پایم بکشند....
